پایگاه تحلیلی الوقت - طرح «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور جنجالی آمریکا برای پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق توافق با همتای روس خود، «ولادیمیر پوتین» رهبران اروپایی را نگران کرده است. «مارکو روبیو»، وزیر امور خارجه آمریکا روز سهشنبه با یک هیئت روسی به رهبری «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه با هدف پایان دادن به جنگ در اوکراین دیدار کرد و این دیدار را نتیجه بخش توصیف کرد. این دیدار در ریاض، پایتخت عربستان سعودی پس از آن برگزار شد که ترامپ هفته گذشته در گفتگو با پوتین توافق کرده بود که مذاکرات صلح برای پایان دادن به مناقشه سه ساله جنگ اوکراین را بدون دخالت متحدان اروپایی خود به پیش ببرد. ترامپ همچنین گفته بود که ممکن است با پوتین در عربستان سعودی دیدار کند. در عین حال دیدار اخیر وزرای خارجه آمریکا و روسیه در عربستان نخستین دیدار این دو مقام آمریکایی و روسی از زمان آغاز جنگ اوکراین بود.
تنها گذاشتن اروپا
بازگشت دونالد ترامپ به قدرت نیاز کشورهای اروپایی به تقویت قابلیتهای دفاعی خود را ثابت میکند. برای بیش از 75 سال گذشته، ناتو و آمریکا امنیت اروپا را تامین کرده اند. با این حال، امروز، رئیس جمهور جدید ایالات متحده ممکن است از این تضمینها کناره گیری کند و اروپا را به حال خود رها کند. ترامپ آشکارا ناتو را به عنوان یک اتحاد فراآتلانتیکی مورد انتقادات تند قرار میدهد و بارها استدلال کرده است که کشورهای اروپایی از آمریکا سواری میگیرند.
بهانه آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ناتو آن است که به ادعای او کشورهای اروپایی به اندازه کافی بودجه ناتو را تامین نمیکنند و عمده هزینه این سازمان نظامی روی دوش آمریکاست. در سال 2014، کشورهای عضو ناتو متعهد شدند که حداقل دو درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به بودجه نظامی ناتو کمک کنند، اما اکنون بیش از 10 سال بعد، تنها 23 عضو از 32 عضو ناتو به تعهد خود عمل کردهاند. در عین حال ترامپ از اعضای ناتو خواسته است تا پنج درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه ناتو اختصاص دهند، کاری که هنوز هیچ عضو ناتو زیر بار آن نرفته است.
گزینه های اروپا در برابر ترامپ
وقتی آمریکاییها آشکارا و بدون پرده با روسیه بر سر اوکراین وارد گفتگو میشوند و حتی مقامات اوکراینی و هیچ مقام اروپایی را هم برای مذاکره دعوت نمیکنند، این پیام را مخابره میکنند که بعد از این آمریکا قرار نیست برای امنیت اروپا کاری انجام دهد. از طرف دیگر ترس اصلی اروپا احتمال حمله روسیه به خارج از اوکراین و به سایر کشورهای اروپایی است، چون گزارش رسانه ها نیز حکایت از آن دارد که آمریکا می خواهد تعدادی از نیروهای خود را از اروپا خارج کند. این وضعیت باعث شده که زنگ خطر برای امنیت اروپاییها به صدا در آید. اکنون اروپا چند گزینه پیش روی خود در برابر جدایی از آمریکا خواهد داشت:
ارتش اروپایی: برخی از کشورهای اروپایی با هدف دستیابی به قدرت نظامی کافی برای کاهش وابستگی به آمریکا، خودمختاری نظامی و استراتژیک را در دستور کار قرار دادهاند. طی هشت سال گذشته، برنامههای نظامی اتحادیه اروپا در حوزه توسعه قابلیتها و توان نظامی روندهایی را آغاز کردهاند. برخی کشورها مانند فرانسه، تلاشهای دفاعی به رهبری اتحادیه اروپا را در راستای ایجاد یک ارتش اروپایی واحد و مستقل به عنوان جایگزین آمریکا هدف خود میدانند و تلاش دارند تا به سمت تشکیل یک ارتش واحد اروپایی حرکت کنند. فارن پالیسی در گزارشی پیشنهاد فرانسه برای تشکیل ارتش واحد اروپایی را نوعی فرصت طلبی فرانسه عنوان کرده و گفته است که فرانسه سابقه طولانی در نگاه فرصتطلبانه به وقوع بحرانها در اروپا دارد. آنچه فرانسویها را بسیار فرصتطلب جلوه میدهد، تمایل گولیستی(ژنرال دوگول، رئیس جمهور پیشین فرانسه) آنها برای رهبری اروپا و استفاده از اتحادیه اروپا به عنوان وسیلهای برای منافع فرانسه است. در عین حال، پاریس حاضر به چشم پوشی از منافع خود مثلاً تبدیل کرسی فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل به یک کرسی مشترک اتحادیه اروپا یا توجه به منافع سایر دولتهای اروپایی نیست. به عنوان مثال، فرانسه اصرار دارد که بودجه دفاعی اتحادیه اروپا را فقط به شرکتهای نظامی اروپایی اختصاص دهد. شرکتهایی که عمدتاً فرانسوی هستند و این موضوع منافع مردم اروپای شمالی و شرقی را تضعیف میکند، چون این کشورها را خریدار تسلیحات انحصاری فرانسه خواهد کرد.
پیوندهای منطقهای: برخی دیگر از کشورهای اروپایی مانند آلمان بدنبال ایجاد تقویت توان نظامی اروپا از طریق پیوندهای فراآتلانتیک هستند. «کاجا کالاس»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رهم گفته است که آنچه مورد نیاز است، ارتش اروپایی نیست، بلکه 27 ارتش اروپایی است که می توانند به طور مؤثر با یکدیگر همکاری کنند تا از اروپا دفاع کنند. در این صورت، به نظر میرسد کشورهایی مانند آلمان در اروپا تلاش دارند تا به سمت پیمانهای دفاعی و نظامی فراغربی حرکت کنند. پیشتر مقامات آلمانی حتی از امکان پذیری مذاکره با روسیه سخن گفته بودند.
چالش اروپا برای استقلال نظامی
افرادی مانند «مارک روته»، دبیرکل ناتو، هرچند از ارتقای توان دفاعی اروپا یا آنچه نوعی ناتوی اروپایی استقبال میکنند، اما با توجه به واقعیتهای میدانی نسبت به این موضوع خوش بین نیستند. روته در جلسه اخیر ناتو گفته است که دستیابی به استقلال کامل نظامی اروپا حداقل 15 سال طول میکشد. کارشناسان نظامی اروپا نیز گفتهاند که استقلال نظامی و دفاعی کامل اروپا مستلزم آن است که همه کشورهای اروپایی سالانه حداقل تا 8 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه نظامی اختصاص دهند، در حالی هم اکنون کشورهای اروپایی تا 2 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه نظامی اختصاص میدهند. براین اساس به نظر میرسد استقلال نظامی و دفاعی اروپا مسیر دشواری برای اروپاییهاست که به آسانی قابل دستیابی نیست.